مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
تبادل
لینک هوشمند
پيوندهای روزانه
لینک های مفید |
ميگويي يك مؤمني از دنيا رفته برويم تشييع جنازه. اصلاً حساب نميكني كه نفر هفتم هستي يا نفر هشتم. ادم مخلص محاسبه نميكند چه شد، هرچه ميخواهد بشود. شما يادتان نميآيد. ما يك جواناني داشتيم، مخلص مخلص. وقتي زمان جنگ جبهه ميرفتند، ميگفتند: ميخواهي چه كني؟ ميگفت: هركاري لازم است. ميخواهد آرپيجي بزند، ميروند خط اول! ميخواهد عدس پاك كند آشپزخانه. كجا نيرو ميخواهد؟ هرجا نيرو ميخواهد من آماده هستم. اينها علامت اخلاص است. كار ندارد كه اين در حرم امام رضا طلا است يا در چوبي است. او به عشق امام رضا ميبوسد. چه آهن باشد، چه چوب! براي خدا سلام ميكند. چه سرگرد و تيمسار باشد، چه يك كارگر ساده. سلام عليكم! براي خدا سلام ميكند. اين سلامي كه براي خداست ميماند. آن سلامي كه براي تيمسار و سردار است ميپرد. اگر ما بتوانيم، من اگر ميگويم. اگر ما بتوانيم... يك دعا ميكنم آمين بگوييد. شما جوان هستيد. خدايا به آبروي مخلصين هرچه خلاف كرديم ببخش. اين باقي عمر ما را تمام جهادش را در راه رضاي خودت قرار بده. (الهي آمين) آدم ميتواند، زندگياش هم اداره ميشود. يعني پول هم بگيرد، بشمار، خرج كن. اما براي پول كار نكن. الآن كه شما اينجا آمديد، مگر براي اكسيژن اينجا آمديد؟ براي حرفهاي من اينجا آمديد. منتهي خوب از اكسيژن استفاده ميكنيد. الآن بنده اينجا آمدم، حالا چون ماه رمضان نيست بگويم. من اينجا آمدم آب ميخورم. اما براي آب آمدم؟ والله نه! از آب استفاده كنيد اما براي آب نه! اينكه گفتم چون ماه رمضان نيست، ميدانيد چرا گفتم؟ يكوقت تلويزيون ميخواهد اين فيلم را ماه رمضان پخش كند. آب ميخورم ميگويند: اوه... ديدي ديشب چه شد؟ قرائتي در تلويزيون آب خورد. و لذا هروقت آب ميخورم ميگويم: ماه رمضان نيست. كه اگر يكوقت تلويزيون خواست اين فيلم را نشان بدهد، نگويند: شيخ ماه رمضان آب خورد! من وقتي به سمت شما صحبت ميكنم ميخواهم ادب بدهم، دست چپم را چنين ميكنم. چون شما از اين طرف نشستي فكر مي كني دست راست است. چون اگر اينطور ادب بدهم، ميگويند: اوه، قرائتي با دست چپ ادب داد. شما از اين طرف نشستهايد. من بايد وقتي حرف ميزنم مراعات برداشت شما را هم بكنم. ميتوان انسان بندهي خدا شود. حديث داريم در هر كاري مواظب نيتت باش. اگر نيت خدا بود، قبول ميشود. رشد ميكند. «ما كان لله ينمو» حديث داريم اگر كاري براي خدا باشد نمو ميكند. امام براي خدا قيام كرد. سايهي انقلابش به دنيا افتاد. افرادي هم هستند براي نفسشان يك كاري ميكنند. خودشان را كانديدا ميكند كه براي اينكه رييس شوراي شهر شود. رييس مجلس شود. نخست وزير شود. براي نفسش است. ببينيد از همان عنواني كه خواست عزيز شود، همان عنوان او را ذليل ميكند. نظرات شما عزیزان: |
موضوعات وب
آرشيو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب |
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |